
خبرگزاری قوه قضاییه، بامداد امروز (دوشنبه ۲۱ آذر) اعلام کرد که یکی دیگر از معترضان را، این بار در مشهد به دار آویخته. مجیدرضا رهنورد روز ۲۸ آبانماه (۲ روز بعد از کشتهشدن ۲ سرکوبگر در اعتراضات مشهد) بازداشت شد و ۵ روز بعد از آن نیز دادستان مشهد از صدور کیفرخواست علیه او خبر داد و اعلام کرد که این جوان به «محاربه» متهم است. ساعاتی پیش با خانوادهاش تماس گرفتهاند و نشانی قبر او را دادهاند. ادعا میکنند تنها در فاصله ۲۳ روز از لحظه بازداشت، تمام مراحل حقوقی طی و متهم دفن شده است!
واقعیت این است که بازی را قاتل زنجیرهای به دست گرفته. اول آن را کشت که «کسی را زخمی کرده بود» تا بحث و دعوا شود که محاربه بود یا نبود؟ حالا دومین طعمه را با اتهام قتل کشته، فقط ۲۳ روز بعد از بازداشت؛ تا بپرسد «حالا چی؟ که هم قصاص است هم محاربه». وقتی ما با یک قتلگاه مواجهیم نه دادگاه، تمام بحثهای حقوقی بیهوده به نظر میرسد.
گفته میشود این جوان متولد ۱۳۷۸ بوده! اگر درست باشد یعنی ۲۳ سال پیش؛ همان سالی که عزتالله ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده را در اعتراضات کوی دانشگاه تهران کشتند و سعید زینالی را ربودند و دهها دانشجو را مجروح کردند. بعد از دوسال دادگاه تشکیل شد و برای تحقیر معترضان و قربانیان، فقط یک سرباز (اروجعلی ببرزاده) به سرقت یک ریشتراش متهم شد؛ همان سرباز هم بعدها سرهنگ شد و به ریاست کلانتری ۱۵۷ مسعودیه تهران رسید.
۲۳ سال از آن روزها گذشته و مادر سعید زینالی به اندازه تمام عمر جوانی که امروز اعدام شد، دنبال پسرش گشته و اثری از او نیافته است. در آن ۲۳ سال و این ۲۳ روز «حکومت» هر روز وحشیتر و قانونگریزتر شده است. اسمها و کلمات، تعیینکنندهاند. ما در ایران «حکومت» نداریم، «رژیم اشغالگر» داریم. چنانکه دادگاه نداریم؛ قتلگاه داریم. آنانکه این واقعیت را نپذیرند توان و روانِ خانهتکانی سیاسی و حقوقی را ندارند.
منبع: وبسایت کلمه
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع شبکه کلمه را منعکس نمی کند.