اخباراهل سنتایران

بیانیه‌ی استاد کاک حسن امینی در پاسخِ علاءالدین بروجردی و جواد لاریجانی

شبکه جهانی کلمه / استاد کاک حسن امینی حاکم شرع مردمی کردستان در پاسخِ علاءالدین بروجردی و جواد لاریجانی که مسجد جامع اهل سنت زاهدان را مسجد ضرار خوانده، و بناکنندگان آن مسجد و نمازگزاران در آن و علاقمندان به آن را منافق به حساب آورده‌، بیانیه ای صادر کرد.

این بیانیه از ستم و تبعیض و بی‌لیاقتی مدیران در چهل و چهار سال گذشته سخن گفته و جواد لاریجانی و  علاءالدین بروجردی را علت نابسامانی و عقب‌افتادگی و فلاکت ملّت ایران خواند.

یک نسخه از این بیانیه که در اختیار شبکه جهانی کلمه قرار گرفته در زیر می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد

در ماه‌های اخیر که مردم فهیم و غیور ایران، بخصوص جوانان از ستم و تبعیض و بی‌لیاقتی مدیران در چهل و چهار سال گذشته، بستوه آمده‌اند، و خود جوش و با هدایت و راهنمایی مردان و زنانِ شجاع و مردم‌دوست و وطن‌خواه، بی‌محابا و جان برکف برای احقاق حقوقِ پایمال شده‌ی مادی و معنوی خود به میدان آمده‌اند، کسانی همچون جواد لاریجانی و  علاءالدین بروجردی که سالها سهیم در  نابسامانی و عقب‌افتادگی و فلاکت ملّت ایران بوده‌اند، اکنون وحشت زده از محاسبه و قرارگرفتن در محلّ دادخواهی و مجازات مردم، برای خاموش کردن صدای اعتراضات و مطالبات آنان، به مقابله با یکی از رهبران و همراهان مردم جناب مولانا عبدالحمید امام جمعه‌ی محبوب اهل سنّت زاهدان و یکی از رهبران بزرگ اهل سنّت ایران برخاسته‌اند و اظهاراتی بی‌ادبانه و دور از منطق اسلامی و فرهنگ ایرانی را بر زبان رانده‌اند.

آقای بروجردی! مصداق اصلی گفته‌ی حضرت علی: “ر‌َحِمَ اللهُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم یَتَعَدَّ طَورَهُ” که در آغاز نامه‌ات خطاب به مولانا عبدالحمید نوشته‌اید، دقیقاً خودتان هستید.
خداوند در قرآن خطاب به شما و همفکرانتان می‌گوید: ” أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وِ ٲنتُم تَتلونَ الکِتابَ ٲفلا تَعقِلُونَ” . مولانا در میان مردمِ خود یعنی ملّت بلوچ و اهل سنّت ایران از عالیترین قدر و منزلت برخوردار است، تا جاییکه بسیاری از آنان حاضرند جان خود را فدای وی کنند. به جهت علمی نیز به شهادت بسیاری از بزرگان، شخصیّتی آشنا به دین و قرآن و سنّت پیامبر اسلام و آگاه به مسائل اجتماعی و قضایای روز هستند که کمتر کسی با این حدّ و منزلت از شخصیتِ و اعتبار مردمی در کشور ما دیده می‌شود. از نظر سیاسی نیز توانسته است علاوه بر اهل سنّت و مردم بلوچ و دیگر اقلیت‌های دینی، اهل تشیع و سایر مردمِ مطالبەگرِ ایران را همراه خود کند؟
مولانا اکنون یک شخصیت جهانی به شمار می‌رود. امّا شما و آقای لاریجانی با این فهم که بیش از یک سوم مردم ایران را منافق بحساب می‌آورید، باید چە قدر و منزلت دینی، سیاسی و اجتماعی داشتە باشید؟!
مگر نمی‌دانید که مسجد ضرار را منافقین ساختند و در آن تجمّع داشتند؟، و جز آنان کسی در آن مسجد هزینه نکرد و در آن به عبادت  مشغول نشد؟ در حالیکە مسجد جامع اهل سنّت زاهدان با هزینه‌ی اهل سنّت ایران بنا شده و هر نماز جمعه ده‌هاهزار مسلمان اهل سنّت در آن، نماز جمعه و عبادات و نیایش دیگر برپا می‌کنند؟.
آیا نمی‌دانید همه‌ی اهل سنّت حقیقی ایران به آن مسجد دلبسته و امیدوار هستند؟ و اگر جاهلان و نادانان، آن را  مسجد ضرار به حساب آورند، همه‌ی هزینه‌کنندگان و نمازگزاران در آن و علاقمندان به آن را منافق بحساب آورده و آنان را کافر بلکه بدتر هم می‌دانند؟! چون خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ…» یعنی منافقین جایگاهشان در آتش دوزخ از همه‌ی دوزخیان دیگر بدتر است.

آقای بروجردی! یکی از ایرادهای شما از جناب مولانا عبدالحمید این بود که چرا برای به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان مظلوم یمن و فلسطین اعتراض نکرده‌اند؟
من اکنون اعلام میکنم: روسیاهی و لعنت و نفرین ابدی خدا برای همه‌ی حکومت‌هایی که در کشور خود یا خارج از آن، زنان و کودکان و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیده و می‌کشند و موجب چنین جنایت‌هایی می‌شوند.
در جایی دیگر گفته‌ای: چرا در برابر زندانی نمودن و اعدام صدها عالم برجسته اهل سنّت و شیعه عربستان سکوت می‌کنید؟
راستی آقای بروجردی شما برای زندانی شدن و اعدام و ترور ده‌ها دانشمند و عالم و دعوتگر اهل سنّت چرا سکوت کردید؟! به قول خود شما سکوت در این مواقع کار شیطان أخرس است!! “الساکت عن الحق شیطان أخرس”.
به باور من بند بندِ نامه شما خلاف واقع می‌باشد امّا در اینجا برای توضیح همه‌ی آنها مجال نیست. اگر خود شما یا مدافعان‌‌ دیگر بخواهند در فرصت دیگر به تبیین آنها می‌پردازم.
در پایان به یک نکته‌ی مهم اشاره کنم و آن اینکه: قرآن به دو شیوه‌ی پاسخ به ایرادات، اعتراضات و مطالبات اشاره می‌کند:

اول- شیوه‌ی پاسخ ادیان آسمانی به خصوص دین اسلام و برنامه قرآن و محمد، که آیه‌ی ۱۱۱ سوره‌ی بقره این شیوه را معرّفی کرده و می‌فرماید: «…قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» یعنی -ای محمد به مخالفینت از مشرکین و اهل کتاب- بگو برای ادعاهایتان دلیل بیاورید، من می‌شنوم و برهانتان را قبول می‌کنم. این منطق قرآن و دین اسلام است.

دوم: شیوه‌ی پاسخِ طاغوتها و دیکتاتورها و مخالفان دین، که این شیوه عبارت است از تهدید و شکنجه و اذیت و آزار و کشتن و نابود کردن که این شیوه مشهور است به شیوه‌ی نمرودیان و فرعونیان، خداوند در سوره‌ی عنکبوت، آیه‌ی ۲۴ از زبان نمرودیان در پاسخ به دعوت به خداپرستی و یکتاپرستی حضرت ابراهیم می‌فرماید:
«…قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ…» نمرودیان گفتند: ابراهیم را – به خاطر حرف‌هایی که می‌زند- بکشید یا بسوزانید. و در آیه‌ی ۱۲۴ سوره‌ی اعراف از زبان فرعونِ فرموده است: «لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ»: دست‌ها و پاهایتان را در جهت خلاف یکدیگر قطع می‌کنم، سپس همه‌تان را دار می‌زنم.
حالا شما و همفکرانتان مختار هستید کدام شیوه را در قبال اهل سنت و رهبران آنها انتخاب کنید.

حسن امینی
حاکم شرع مردمی کوردستان
مدیر مدرسه علوم دینی امام بخاری سنندج
۱۴۰۱.۱۱.۰۵

دکمه بازگشت به بالا