مرتضی کاظمیان
سخنان انتقادی یک دانشجو در دیدار رهبر جمهوری اسلامی با دانشجویان و برخی از دیدگاههای آیتالله خامنهای در این جلسه، با استقبال و واکنش توأم با خوشبینی برخی از فعالان و ناظران سیاسی روبرو شده؛ هرچند که اینگونه اظهارنظرها، بیسابقه نبوده و در سالهای گذشته در دیدارهای مشابه رخ داده است.
اما آیا مبتنی بر تأکیدهای شخص اول نظام در همین جلسه میتوان از چشماندازی بهتر و گشایش سیاسی در کوتاهمدت و میانمدت در ایران سخن گفت؟ بهنظر میرسد پاسخ به پرسش مزبور منفی است.
نخست؛ ولیفقیه و مردمسالاری
آیتالله خامنهای در سخنان خود مدعی میشود که “در دنیای امروز هیچ مردمسالاریای مثل مردمسالاری ما واقعی نیست. ارتباط مسئولان کشور با مردم، اُنسشان با مردم، انتخابشان بهوسیله مردم از همهجای دنیا واقعیتر است. این را الان دشمن بهصورت یک دیکتاتوری جلوه میدهد.”
این ادعا درحالی بیان میشود که لوازم انتخابات در جمهوری اسلامی با استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه در فاصلهای معنادار است، و بهویژه نظارت استصوابی شورای نگهبان و محدودیتها و تهدیدها علیه جمعیتهای سیاسی و رسانهها مانعی جدی برای تحقق رژیمی مردمسالار در ایران محسوب میشود.
افزون بر این، رسانهها برای انتقاد از شخص اول نظام دچار منع جدی هستند و مجلس خبرگان رهبری نیز هیچ نظارت انتقادی بر عملکرد و کارنامه آیتالله خامنهای و نهادهای زیرمجموعه وی ندارد.
با وجود اینها، و بهرغم انتقاد فعالان سیاسی از وضع سیاسی موجود، و تاکید کنشگران جامعه مدنی بر اهمیت توسعه سیاسی و لزوم گشایش فضای سیاسی، آیتالله خامنهای مردمسالاری واقعی و بهترین دموکراسی جهان را در ایران مستقر میداند و نیازی به بهبود در این حوزه نمیبیند. او ـ آگاهانه ـ چشم بر کاستیهای دموکراتیک حکومت فرومیبندد.
دوم؛ انکار بحران
رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به انتقادهای مطرحشده از وضع موجود، میگوید: “آن جوانی را که میآید اینجا میایستد و میگوید “آقا وضع خیلی بد است، خیلی فلان است، عقب رفتهایم”، من احساساش را و آن روحیه را تأیید میکنم امّا حرف را مطلقاً تأیید نمیکنم؛ اینجور نیست.”
به بیان دیگر، او تنها حاضر به شنیدن نقدها و اعتراضها میشود، اما هیچ همدلی با آنها ندارد.
آیتالله خامنهای بار دیگر ـ همچون سخنرانی ابتدای سال خود ـ تصریح میکند که ایران پس از انقلاب “در همه زمینهها و آرمانها”، پیشرفت داشته است. او که پیشتر تنها نقدهایی را درباره وضع عدالت پذیرفته بود، حتی در این سخنرانی تأکید میکند که “من قبلاً گفتم ما در مورد عدالت عقبماندگی داریم، اما معنایش این نیست که پیشرفت نکردهایم؛ در همین قضیه عدالت هم پیشرفت کردهایم.”
او قائل به وجود بحران در کشور نیست، و از همین زاویه، هیچ اصلاح ساختاری و تغییر اساسی را ضروری نمیداند.
وی با مقایسه مکرر وضع موجود با شاخصهای پیش از انقلاب، تلاش میکند به مخاطبان خود بقبولاند که شرایط کنونی ایران بهتر از دوران شاهنشاهی است و دلیلی برای شکایت و انتقاد وجود ندارد.
سوم؛ رهبر مسئولیتگریز
آیتالله خامنهای در این جلسه از مسئولیتپذیری نسبت به عملکرد زیرمجموعههای خود پرهیز میکند. او با این توجیه که “رهبری رئیس قوه قضائیه و صداوسیما را منصوب میکند اما آنها را مدیریت نمیکند”، در برابر انتقادها از خود سلب مسئولیت میکند.
قابلتأمل اینکه او توضیح میدهد که در مواجهه با صداوسیما، خود از منتقدان محسوب میشود. وی پیشنهاد خود را برای بهبود رسانه حکومتی ـ و تریبونهای نمازجمعه ـ چنین توضیح میدهد: “کار اساسی این است که باید عناصر جوان و مؤمن و پُرانگیزه و انقلابی در بدنهی این دستگاهها تزریق بشوند.”
به تعبیر دیگر، او از زاویه خود به اصلاح رفتار صداوسیما مینگرد؛ منظری که با انتقادهای اصلاحطلبان در فاصلهای کاملا متفاوت است. چنانکه وی میگوید: “در همین برنامههای صداوسیما ـ که شماها اعتراض دارید که چرا انتقاد نمیکنند ـ مسئولین دولتی بهعکس، به بنده شکایت میکنند که اخبار ۲۰:۳۰ چنین گفته، فلانکس چنین گفته…”
معنادارتر اینکه آیتالله خامنهای هیچ توضیحی برای خروجی و عملکرد دستگاه قضائی نظام ندارد، و با وجود انتصاب رأس هرم قوه قضائیه توسط رهبری، وی پاسخی به انتقادها نمیدهد و از خود سلب مسئولیت میکند.
چهارم؛ فرمانده کل قوا
یک نکته مهم دیگر در همین بخش از سخنرانی مزبور، تأکید رهبری نظام بر “مدیریت” نیروهای مسلح و پذیرفتن مسئولیت عملکرد و رویکردها و خروجی آن است. به تعبیری، آیتالله خامنهای به صراحت مسئولیت رفتارهای سازمان اطلاعات سپاه در سرکوب فعالان سیاسی و کنشگران مدنی و حتی محیط زیست را بهعهده میگیرد. چنین است اقدامهای برونمرزی و حضور منطقهای سپاه قدس و به همین ترتیب کردارهای اقتصادی سپاه (از جمله قرارگاه خاتمالانبیاء و بنیاد تعاون) و حتی نیروهای ویژه که بازوی سرکوب اعتراضهای مدنی هستند.
تأکید آیتالله خامنهای بر مدیریت نیروهای مسلح توسط خود، به برخی تردیدها و ابهامها که شاید تمایز و تفکیکی میان رویکردهای امنیتی ـ نظامی و حتی اقتصادی سپاه با مطلوبهای رهبری وجود داشته باشد، پایان میدهد.
به بیانی، شخص اول نظام تصریح میکند که “سکاندار” کشتی حکومت است و هدایت نیروهای نظامی ـ امنیتی گرداگرد و همسو را برعهده دارد، و اینگونه نیست که به او “خط” داده شود یا “اطلاعات غلط”. آیتالله خامنهای توضیح میدهد: “گاهی گفته میشود که فلانی کانالیزه میشود و مانند اینها؛ نه، اینها نیست؛ بنده، هم گزارش میخوانم (گزارش رسمی و گزارش غیررسمی) هم تماس با آدمها از طرق مختلف داریم، تماسهای مردمی و دفتر ارتباطات مردمی داریم؛ مطلعم از مسائل جامعه”.
آخر؛ جامعه مدنی و ساز ناساز رهبری
آیتالله خامنهای در سخنان اخیر خود بار دیگر نشان میدهد و تصریح میکند که برخلاف توصیه کنشگران جامعه مدنی، ضرورتی برای اصلاح ساختاری و تغییر اساسی در رویکردهای مسلط نمیبیند. از نظر وی، کشور با چالش جدی و بحران خاصی روبرو نیست.
داوری رأس هرم نظام سیاسی از شرایط موجود با ارزیابی بسیاری از صاحبنظران و فعالان سیاسی دغدغهدار دموکراسی و امنیت ملی (که بر اهمیت گسترش آزادیها و مشارکت اجتماعی اصرار دارند) در فاصلهای محسوس است. همچنانکه دغدغههای او نیز جنسی دیگر دارد؛ آنگونه که به مسدودسازی تلگرام بیتوجهی نشان میدهد و آنرا مسألهای «کوچک و بیخودی و حاشیهای» توصیف میکند.
آیتالله خامنهای از مخاطبان جوان خود میخواهد که از شرایط کشور “ناامید” نباشند و “صبر و حوصله انقلابی” توأم با “مشی انقلابی” در پیش گیرند؛ “انقلابیگری فقط در بستر نظام” و بدون “زیر سؤال بردن ارزشها و ارکان و بنیانهای نظام”.
به تعبیری، رهبر جمهوری اسلامی همچنان به جامعه مدنی و خواستههای آن بیتوجهی نشان میدهد، و در سوی مقابل از بدنه اجتماعی حامی خود، همراهی انقلابی برای مواجه شدن با شرایط سخت، طلب میکند، و همزمان به رفتارهای احمدینژاد و حامیانش نیز نقد میزند.
سخنان اخیر آیتالله خامنهای نه تنها برای اکثریت ناراضی از شرایط موجود، “خوشبینی” به آینده ایجاد نمیکند، بلکه بهخاطر اصرار وی بر ادامه روندهای اقتدارگرایانه و سرکوبگرایانه پیشین، نگرانکننده بهنظر میرسد.
پایگاه اطلاعرسانی رسمی رهبر جمهوری اسلامی در حاشیه دیدار وی با دانشجویان گزارش داده: “در پاسخ به برخی حضار که گفتند جلسه بعد از افطار هم ادامه داشته باشد، معظمله فرمودند: آقایان از کیسه خلیفه میبخشند.”
بهنظر میرسد که ولیفقیه، تداوم اقتدار خود را همچنان بر سلاح و سرکوب و سانسور متکی میداند، و نه روندهای دموکراتیک و گشایش فضای سیاسی و اصلاح روندهای جاری.
منبع :بی بی سی
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه شبکه جهانی کلمه نیست.