شبکه کلمه| به گزارش شبکه کلمه، هفت سال پس از مرگ مشکوک آیت الله هاشمی رفسنجانی، موضوع نحوه مرگ وی، باری دیگر در رسانه های ایران خبر ساز شده است؛ هاشمی رفسنجانی از عالیرتبهترین سیاستمداران محافظه کار جمهوری اسلامی بود که چندی قبل از مرگش با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اختلاف پیدا کرده بود.
در این راستا، اظهارات اخیر علی شمخانی درباره فوت هاشمی رفسنجانی با واکنش صریح دخترش، فاطمه هاشمی روبهرو شد و گفت: چرا هفت سال قبل، در موردرحلت پدرم، نظر دیگری داشتید و امروز ادعای جدیدی را مطرح کرده اید؟! امام حسین(ع) فرمود: «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم؛ اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید» والسلام.»
این واکنش درحالیست که پس از اظهارات بحثبرانگیز فاطمه هاشمی درباره مرگ هاشمی رفسنجانی، که بازتاب زیادی در رسانههای داخل ایران داشت، علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر جمهوری اسلامی به تازگی اعلام کرد که درگذشت مرحوم هاشمی به صورت «طبیعی» بوده است.
این اختلاف نظرهای مجدد از آنجا آغاز شد، که “فاطمه هاشمی” در مورد پیگیری پرونده قتل پدرش و جلسهای که در این رابطه با علی شمخانی داشته به روزنامه اعتماد گفته بود: «آخرین جلسهای که آقای شمخانی ما را به شورای عالی امنیت ملی دعوت کرد، به ما گفت که من دیگر بیشتر از این نمیتوانم موضوع را ادامه دهم و به من میگویند که تو میخواهی آقای هاشمی را شهید اعلام کنی! جملهای بود که ایشان به ما گفت در حالی که ما شواهد زیادی داریم.
فاطمه هاشمی دختر آیتالله هاشمی، درباره پیگیریهای حسن روحانی هم گفته بود: «من که خودم با آقای روحانی صحبت نکردم، اما گزارشی که آقای شمخانی برای آقای روحانی فرستاد را آقای روحانی قبول نکرده است. زیرش پاراف کرده و فقط میدانیم که قبول نکردهاند و گویا سوالی مطرح کردهاند. آقای شمخانی هم مستقیم گفتند که ادامه نمیدهم. اول گفتند ادرارش آلوده بوده و بعد گفتند حولهاش هم آلوده بوده است. گفتم حتما وقتی در بیمارستان سوند زدند و درآوردند، حوله را زیرش گذاشته بودند و از این طریق آلوده شده است؛ بعد از جلسه با عمویم و پزشکانی که آنجا بودند، تماس گرفتم و پرسیدم که آیا زیر پای بابا حولهای وجود داشت که گفتند هیچ حولهای نبوده است. همیشه یک چیزی شبیه اسپیکر (یا افاف) بود که با آن به بیرون زنگ میزد، اما همان روز آن را هم جمع کرده بودند و گفتند که خود حاجآقا گفتند جمعش کنید!»
خانم هاشمی در مورد روز مرگ پدرش اما روایتی را مطرح میکند که شبهه قتل او را تقویت میکند؛ وی در مورد روز مرگ پدرش گفته: «روز یکشنبه هم از صبح ۳-۴ مرتبه با ایشان تلفنی صحبت کردم که خودشان هم به من زنگ زد و گفت که من دارم به استخر میروم. من احساس میکنم شاید ایشان خودش یک چیزهایی فهمیده بود، چون هیچ وقت روز یکشنبه خودش تماس نمیگرفت که تو و مادرت به آنجا (استخر) بیایید. هیچ وقت یکشنبه تماس نمیگرفت.»
وی در بخشی دیگر از گفتگویش با روزنامه “اعتماد” در مورد دو نفری که این خبر را به او پیش از فوت هاشمی رفسنجانی دادهاند گفته «دو نفر آقا با سن حدود ۶۰ سال و موهای جوگندمی» بودهاند که خود را از نزدیکان هاشمی در جبهه معرفی کردهاند. او به نقل از آنها در مورد دلایل قصد قتل پدرش گفت: «گفتند برای اینکه آنها نگران بعد از آقای خامنهای هستند. در ضمن سه انتخابات را هم از دست دادهاند؛ ریاستجمهوری ۹۲، مجلس و خبرگان ۹۴ بوده و لیستی که آقای هاشمی حمایت کرده، رای آورده است و اینها نگران انتخاباتهای بعدی هستند؛ یکی سال ۹۶ که البته در مقابل انتخابات خبرگان بعدی اهمیت زیادی ندارد. انتخابات خبرگان برایشان مهم است .»
فاطمه هاشمی در ادامه توضیح داده که این ماجرا را به پدرش گفته و پدرش جواب داده که «این چه حرفی است که میگویی. به هیچ کس این حرف را نگو؛ حتی به مادرت، چون نگران میشود.»
خانم هاشمی در مورد دیگر شواهد قتل پدرش و نقش مبهم محافظین او در این ماجرا گفته: «این اواخر خیلی مسائل را رعایت نمیکردند. بابا اصلا توجهی نداشت و میگفت همین است و هر چه که شد! تا اینکه این اتفاق افتاد. من هر چه به رییس تیم حفاظت گفتم برویم دوربینهای استخر را ببینیم؛ به من میگفت تو به من شک داری؟ من گفتم بحثم شما نیستی، اما برویم ببینیم چه اتفاقی افتاده است. اول اجازه نمیداد؛ بعد گفت آنجا را پلمب کردند و اجازه نمیدهند. او باید هماهنگ میکرد که ما فیلم دوربینها را ببینیم و هماهنگ نمیکرد. تا اینکه یک روز به او خیلی تند شدیم و گفتیم لابد خودت حرکتی کردی که اجازه نمیدهی فیلمها را ببینیم. نهایتا برادرانم رفته بودند که باز هم فیلمها را نشان ندادند و گفتند ما بلد نیستیم روشن کنیم!»
نکته مهمی که خانم هاشمی افشاگری کرده این است که می گوید: «خودشان میگویند دوربینها روشن بوده است. دوربینها را شورای عالی امنیت ملی گرفته بوده که بابا چه زمانی داخل میرود؛ چقدر طول میکشد؛ چه زمانی بیرون میآید؛ مثلا بعد از اینکه محافظین بابا را از آب بیرون آوردند، ۱۲ دقیقه آنجا نگه داشته بودند تا بیمارستان برسانند ۱۱ دقیقه طول کشیده بود. در صورتی که از آنجا تا بیمارستان ۲ دقیقه هم نیست. خودشان میگویند به اورژانس آدرس اشتباه داده شده بوده است. میخواهم بگویم که برایمان شبهات زیاد است.»
در قسمتی دیگر از این مصاحبه، در مورد گم شدن وصیتنامه پدرش آمده است: «آن شبی که بابا فوت شد، محسن دنبال وصیتنامه میگشت؛ چون من بیشتر در خانه با بابا و در جریان کارهایش بودم، به من گفت که وصیتنامه در گاوصندوق و چمدان کوچکی که بابا داشت، نیست. گفتم به مجمع برویم، چون بابا یک گاو صندوق و دو تا کشو هم در مجمع داشت که کلیدهای کشوها همیشه دست خودش بود. ولی کلید گاوصندوق نه؛ آن را خود محافظین بلد بودند که باز کنند. وقتی به مجمع رفتند، آنجا چیزی نبود. خیلی چیزها را برده بودند و کشوها خالی بوده است.»
خانم هاشمی در قسمتی دیگر از مصاحبه اش اشاره کرده که در بدن پدرش و همچنین مادرش آثاری از اورانیوم کشف شده با این حال مشخص نیست که این ماده چگونه به آنها منتقل شده است.
لازم به اشاره است که با مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی در دی ماه سال ۱۳۹۵، رسانه های مختلفی گمانه قتل حکومتی او را با استناد به سخنان نزدیکان هاشمی رفسنجانی و دلایل دیگر، بازتاب داده بودند.