?اجلال قوامی
✍️در این وانفسای اخلاق کشی و عاشق کشی فعالان مدنی و منتقدان هر بار با دشنه ی جور گماشتگان که تخریب و فحاشی هویت آنان است، تن و روح شان زخمی می شود و اما هر بار با باوری عمیق تر گامهای خود را بر می دارند.
✍️از یک سو فعالان منتقد در داخل ستون پنجم،بر انداز و با هزار و یک صفت مزین می شوند و از دیگر سو جماعتی که هویتی نداشته و ندارند با ادبیات سبک و نازل شان این فعالان را وابسته،خائن و…می خوانند.به راستی این همه ترس و هیاهو برای چیست؟
✍️گناه ناکرده فعالان مدنی،روزنامه نگاری و سیاسی که در داخل کشور با وجود محدودیت ها و تنگناهای موجود همچنان به کنشگری ادامه می دهند،چیست ؟ جماعت لمپنی که قلیل اند هر بار و به هر بهانه ای چنگ بر صورت و سیرت این و آن می کشند.گویا رسالتی جز تهمت پراکنی ندارند.
✍️نیک پر واضح است که تاثیر گذاری فعالان مدنی آنچنان بر لاتهای سیاسی و کاسبکاران گران آمده که به هر حیلتی و خدعه ای متوسل می شوند تا از رهگذر تخریب چهره هایی که کارنامه ی شفاف و روشنی دارند،به نان و نوایی رسند.اما این ره که این لمپنها می روند به ترکستان است.
✍️اگر بنا بر اینگونه بی اخلاقی ها باشد و هر کس و یا جماعتی در پستوهای شان بر این و آن بتازند و حکم صادر کنند،خود عن قریب قربانی این هرزگی ها و بی اخلاقی ها خواهند شد.
✍️اینکه همه جریانهای سیاسی،فعالان مدنی،سیاسی را با چوب تهمت و تخریب بنوازند نشان از آن دارد که اینان ابزار یک پروژه نخ نما شده اند و اندکی صبر که پرده ها برون فتد و هویت کدر آنان بر همگان روشن شود.
✍️ما می مانیم و این لاتهای سیاسی عرض خود می برند و زحمت ما می دارند.
آنان که بە سر مستی ما طعنه زنانند
بگذار بمانند به خماری که زما، هیچ ندانند
? نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه شبکه جهانی کلمه نیست.
? مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است.